اگر این خانم نباشه، تو عملیات بعدی شکست می‌ خوریم!

حلقه اشک را که دور چشمان مرتضی دیدم، بغض کردم و با ترس و اضطراب گفتم: مرتضی اتفاقی افتاده؟ گفت: یه خوابی دیدم، می‌ خوام برات تعریف کنم، ولی باید قول بدی تا بعد از شهادتم برای کسی تعریف نکنی.  ادامه مطلب ...