وفات سلمان فارسى در مدائن

وفات سلمان فارسى در مدائن

8 صفر 35 - سلمان فارسى از شخصیت هاى اسلامى بلند آوازه و از صحابه معروف پیامبر اکرم (ص ) است.

وى با این که داراى نژاد ایرانى است ولى در میان عرب ها و مسلمانان حجاز که غالباً عرب نژاد بودند به مقامى رفیع و مرتبه اى بلند دست یافت.

الف ـ شخصیت سلمان

1 ـ برخوردارى از دانش و معرفت

در سـال اوّل هـجـرى کـه پـیـامـبـر اکـرم (ص ) مـیـان هر دو نفر از مسلمانان مهاجر و انصار پیمان بـرادرى بـرقـرار نمود سلمان و ابودردا (عویمر بن زید) نیز عقد اخوت برقرار شد و پیامبر گرامى اسلام فرمود(ع )

یـا سـلمـان انـت مـن اهـل البـیـت و قـد آتـاک الله العـلم الاول و الاخـر و الکـتـاب الاول و الکتاب الاخر

اى سـلمان تو از اهل بیت ما هستى و خداى سبحان به تو دانش نخستین و واپسین را عنایت کرده است و کـتـاب اوّل (نـخـسـتـیـن کـتـابـى کـه بـر پـیـامـبـران الهـى نازل شده بود.) و کتاب آخر (قرآن مجید) را به تو آموخته است.

ابوالتجرى روایت کرد(ع ) از حضرت على (ع ) در باره شخصیت سلمان فارسى پرسش شد آن حضرت فرمود(ع )

((تابع العلم الاوّل و العلم الاخر و لایدرک ماعنده ))

سـلمـان ، به دست آورنده و پیروى کننده دانش نخست و دانش واپسین (یعنى تمام معارف ) و آن چه در نزد اوست ، بر دیگران پنهان مانده است.

روزى پیامبر اکرم (ص ) این آیه را تلاوت فرمودند(ع )

((و ان تتولوا یستبدل قوماً غیرکم ثم لا یکونوا اَمثالکم ))

اگـر شـمـا عـرب هـا روى از اسلام برنتابید، خداوند مردمى را جانشین شما گردانید که از شما نیستند و چون شما رفتار نخواهند کرد.

اصـحـاب آن حـضـرت پـرسـیـدنـد(ع ) اى رسـول خدا(ص ) آن مردم کیانند که جانشین عرب ها مى گردند؟ پیامبر(ص ) دست بر دوش سلمان نهاد و فرمود(ع )

((این مرد و قوم اویند.))

سپس افزود(ع )

((به خدایى که جانم در دست اوست ، اگر ایمان را به ثریا آویزند، سرانجام مردمى از فارس آن را دریابند.))

2 ـ زهد و پیش گویى

وى در روزگـارانـى پـیـش از واقـعـه کـربـلا، این رویداد عظیم عالم اسلام را پیش بینى و پیش گـویـى کـرده بـود و اصـحـاب رسـول خـدا(ص ) را بـه یـارى خـانـدان آن حضرت در حوادث و رویدادها تشویق مى نمود.

زهیر بن قین که یکى از یاران فداکار امام حسین (ع ) است روایت کرد(ع )

در نـبـرد مـسـلمـانان با رومیان در تصرف شهر ((بلنجر)) حضور داشتم با تعدادى از صحابه رسول خدا(ص ) پس از فتح ابن شهر سلمان فارسى مى گفت (ع )

((آیـا بـه فـتـحـى کـه خـدا نصیبتان کرد خوش حال و خشنودند؟ در حالى که شما، آن هنگامى که جـوانـان آل مـحـمـّد(ص ) یـافـته و به آنان مى پیوندید به خاطر کشته شدن با آنان بیشترین خوش حالى را خواهید داشت.))

به همین جهت بود، هنگامى که زهیر بن قین در میان راه مکه و کوفه با امام حسین (ع ) و هدف هاى او آشـنـا گـردید سر از پا نمى شناخت و پیوسته در رکابش حضور داشت و در این راه به شهادت رسید.

هم چنین سلمان فارسى از بسیارى از حوادث که در عصر امویان و عباسیان به وقوع پیوست از قبل خبر داده بود.

3 ـ زهد و ساده زیستى

سـلمـان فـارسى در زمان حیات رسول خدا(ص ) و بعد از آن حضرت و ایامى که به حکومت مدائن مـنـصـوب شـد هـمـاره زنـدگـى بـى آلایـش و سـاده اى داشـت آن چـه از بـیـت المال به او مى رسید صدقه مى داد. و خود از دست رنج هاى خود معیشت مى نمود.

بـه هـمـین جهت مورد سرزنش خلیفه وقت عمر بن خطاب قرار گرفت (ع ) او در پاسخ خلیفه چنین نوشت (ع )

گـفـتـه بـودى کـه مـن حـکـومت خدا را ضعیف و سست کرده و خود را خوار گردانیده و خدمت کار مردم نـمـوده ام بـه حـدى که اهالى مدائن نمى دانند که من امیرم ! پس مرا به منزله پلى گردانیده اند که بر من مى گذرند و بارهاى خود را بر دوش من مى گذارند! و نوشته بودى که این ها باعث سستى سلطنت خدا مى شود! پس بدان که ذلت در اطاعت الهى ، دوستداشتنى تر است در نزد من از عـزّت در مـعـصـیـت و نـافـرمـانـى خـدا و تـو خـود مـى دانـى کـه رسـول خدا(ص ) تاءلیف دل هاى مردم مى نمود و به ایشان نزدیکى مى جست و مردم هم به سوى او تقرّب مى جستند.

روزى عمر بن خطاب به سلمان گفت (ع ) اى سلیمان ! آیا من پادشاه هستم یا خلیفه ؟

سلمان پاسخ داد(ع ) آن چه را از سرزمین هاى مسلمانان گردآورى مى کنى چه اندک و چه فراوان ، حـتـى کـم تـر از یک درهم ، اگر آن را در غیر حق هزینه نمایى ، در این صورت پادشاه خواهى بود و خلیفه نیستى.

در قـناعت پیشه گى و ساده زیستى سلمان ، همین بس که گفته اند(ع ) پس از درگذشت سلمان ، تمام دارایى او بیش از پانزده دینار ارزش نداشت.

4 ـ مشاور رسول خدا(ص ) در جنگ خندق

در سـال پـنـجم هجرى یهودیان مقیم حجاز با اهالى قریش مکه و عرب هاى بادیه نشین هم پیمان شده و براى از میان بردن اسلام به مدینه منوره یورش آوردند.

پیامبر بى درنگ شوراى دفاعى تشکیل داد و از صحابه صاحب راءى و فرماندهان ارشد نظامى نـظـرخـواهـى کـرد نـظـرات و پـیـشـنـهـادهـاى گـونـاگـونـى ارائه شـد ولى مـورد قـبـول پـیـامـبـر نـبـود تـا ایـن کـه سـلمـان فـارسـى ، پـیـشـنـهـاد ایـجـاد کـانـال و خندق در اطراف شهر مدینه را مطرح کرد. وى گفت (ع ) ایرانیان هرگاه با سپاه دشمن مـواجـه شـده و قـدرت مـقـابـله را نـداشـتـه بـاشـنـد در شـهـر سـنـگـر زنـده و اطـراف شـهـر را کـانـال هایى به وجود آورده و از عبور دشمن جلوگیرى مى کردند و از این طریق ، دشمن را وادار به عقب نشینى مى نمودند.

در ایـن هـجـوم نـیـز سـپـاه دشـمـن بى شمار است و جنگیدن ما با آنان در خارج شهر موجب تلفات سـنـگـیـنـى بـراى سـپـاه اسـلام و مـسـلمـانـان مـدیـنـه مـى گـردد و اگـر داخـل شـهـر بـاقـى بـمـانیم و از خانه ها و برج ها محافظت کرده و با دشمن درگیر شویم ، یا راءى مـقـابـله بـا آنـان را نـداشـتـه و جـلوى تـرک تـازى و طمع ورزى هاى آنان را نمى توانیم بگیریم و متحمل خسارت فراوان خواهیم شد.

پیشنهاد سلمان علاوه بر پذیرش و استقبال رسول خدا(ص ) مورد تصویب عمومى قرار گرفت.

بـه هـر تـقـدیـر پـیـشـنـهـاد خـردمـنـدانـه سـلمـان و فـرمـانـدهـى بـى مـانـنـد رسـول الله (ص ) و دلیرى و رشادت حضرت على (ع ) در نبرد با مشرکان مدینه درامان ماند و دشمن با تحمل خسارات عقب نشینى نمود.

5 ـ رابطه و علاقه طرفینى با پیامبر(ص ) و خاندان آن حضرت

سـلمـان سـال هـاى دراز در پـى یافتن حقیقت و پیامبر بود و سرانجام گمشده خویش را در شخص پـیـامبر اکرم یافت تمام عشق و محبت خود را متوجه پیامبر اکرم و خاندانش به ویژه امیر مؤ منان و خانواده گرامى آن حضرت مى نمود.

از سـوى دیـگـر سـلمـان هـمـیـشـه مورد محبت پیامبر و خاندانش قرار داشت و این رابطه و علاقه ، طـرفـیـنى و متقابل بود به همین جهت سلمان ایرانى نژاد و عجم زاده به مقام منیع و منزلت رفیع وابستگى به خاندان پیامبر نایل گردید و پیامبر درباره وى فرموده است.

((سلمان منا اهل بیت ))

بـرخـى از مـورّخـان وفـات سـلمـان را، هـشـتـم صـفـر دانـسـتـه انـد اگـر مـنـظـورشـان صـفـر سـال 35 قـمـرى بـاشـد درگـذشـت او در آخـریـن سـال خـلافـت عـثـمـان روى داده اسـت. و اگـر سال 36 قمرى باشد در اوائل حکومت حضرت على سلمان زنده بوده و استاندارى مدائن را هم چون گـذشـتـه بـرعـهـده داشـته است و پس از پنجاه روز بعد از خلافت حضرت در مدائن وفات یافت حـضـرت آن هنگام در مدینه ساکن بود و به کوفه نرفته بود آن حضرت در عالم غیب به مدائن رفت و بر جنازه سلمان نماز خواند و وى را در همان مکان دفن نمود.

سلمان چه هنگامى که در مدینه ساکن بود و چه هنگامى که به کوفه هجرت کرد و چه آن هنگامى کـه از سـوى عمر بن خطاب به حکومت مدائن منصوب شد لحظه اى از محبت و دوستى حضرت على (ع ) و خـانـدان آن حـضـرت غـافـل نـشـد. او از یـاران نـزدیـک رسول خدا(ص ) و خاندان آن حضرت غافل نشد.

هم اکنون مرقد شریفش زیارت گاه شیعیان و شیفتگان حقیقت و معرفت است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد