توی این مدت ...

توی این مدت ... 

تقدیم به ......

توی این مدت که نبودی دوباره یه دوست قدیمی مدام بهم سر میزد. میدونی کیو میگم؟
تنهایی.که یکی از دوستای دیرینه و با وفای منه توی این مدت دوباره تنها شده بودم اینا رو گفتم که ازت تشکر کنم که باعث شدی من از تنهایی در بیام نمیدونم این محبتتو چه طوری جبران کنم؟اما مطمئن باش توی دوستیمون چیزی کم نمیزارم.می دونم می خوای بری
منو تنها بذاری
می دونم چشات می گن
دیگه طاقت نداری
می دونم خسته شدی
مرغ پر بسته شدی
دیگه تو بال و پری
واسه پرواز نداری
می دونم دست تو نیست
رفتن و پر زدنت
آخه اگه با تو بود
من بودم همسفرت
می دونی رفتن تو
توی تقدیر منه
گریه های بی صدا
سهم فردای منه
می دونی مال منه
همه ی جدایی ها
همه ی غم های دنیا
همه ی تنهایی ها
می دونی اشکای من مث بارون می بارن
آخه تو که نباشی
دیگه مانع ندارن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد