تو تنها نیستی!

روزی مردی نزدعارف بزرگی آمدو نزد او گله کرد که هیچکس او را دوست نداردو به شدت تنهاست و از این تنهایی رنج می برد.عارف تبسمی کرد و از او پرسید:آیا در طول این یک هفته کسی به تو گفته است مواظب خودت باش؟مرد با تعجب گفت:آری!هر وقت نزد مادر پیر و بیمارم میروم می گویدمواظب خودت باش.هر روز صبح دختر باغبان موقعی که ترکش می کنم می گویدمواظب خودتان باشید.بعضی ازدوستانم نیز گهگاه از من می خواهند که مواظب سلامتی خودم باشم.خوب این چه معنایی می دهد؟عارف با تبسم گفت:تو تنها نیستی!مادری داری که برای مواظبت از تو کاری از دستش بر نمی آید و از تو می خواهد مواظب خودت باشی!دوستانی داری که می بینند تو به خاطرخودخوری و افسردگی در حال سوختن هستی و از تو می خواهند خودت برای خودت کاری بکنی و از همه مهمتر زنی وجود دارد که علاقمند است تو را سالم و سلامت ببیند شاید برای آینده ی مشترک تو و خودش طرحی دارد.با این همه دوست و همراه تو تنها نیستی!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد