ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آیا شفاعت کردن نوعی ˝پارتی بازی˝ است؟
شرط تأثیر استغفار؛ به طور اجمال باید توجه نمود که شفاعت از اصول مسلم اسلام است و هر کس که آشنایى مختصرى با قرآن و احادیث اسلامى و عقاید مسلمانان جهان در تمام اعصار و قرون داشته باشد مىداند که نوید شفاعت به افرادى که شایستگى شفاعت را دارند، مطلبى است قطعى و آن چنان نیست که بتوان درباره آن شک و تردید به خود راه داد. معناى لغوى و اصطلاحى شفاعت اگر به افرادى بدون هیچ گونه شایستگى بى جهت کمک شود و بر دیگران مقدم شوند، این کار نوعى تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است. این همان شفاعت غلط و ناروایى است که باید گفت جنایت کاران و گنه کاران را جسور و جرى مىسازد و امید به چنین شفاعت پندارى، سبب مىشود افراد مجرم از انجام دادن هیچ جنایتى کوتاهى نکنند. مسلماً هدف آیات، این نوع شفاعت نیست که عقل و خرد آن را محکوم مى کند. ولى اگر بعضى از گنه کاران، به دلیل پیوندهاى معنوى که با خدا داشتند و به سبب ارتباط ایمانى که با اولیاى پروردگار برقرار ساخته بودند، مورد کمک شفیعان در روز رستاخیز قرار گیرند، در این صورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست، بلکه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنه کار از نیمه راه است. نوید شفاعت با این شرط، خود هشدارى است به افرادى که گاهى مرتکب گناه مىشوند تا به هوش باشند و هر چه زودتر از ادامه گناه بازگردند و همه پیوندها را نگسلند و پرده ها را ندرند و از شعاع شفاعت دور نگردند، که در غیر این صورت، راه نجاتى براى آنان نخواهد بود. همین احساس و توجه، در بازگشت افراد گنه کار به راه حق و تجدید نظر در برنامه هاى غلط تأثیر مى گذارد و در حقیقت روزنه امیدى براى پاک ساختن برنامه زندگى از نقاط تاریک محسوب مى شود. شفاعت درباره افراد لایق و شایسته ، جز روزنه امید براى امکان تجدید حیات دینى و اخلاقى چیز دیگرى نیست و مخصوص کسانى است که روابط خود را با خدا و اولیاى دین حفظ کرده اند، ولى کسى که داراى اعمال نیک نبوده و از ایمان به خدا بهره نداشته باشد و عمرى را در گناه و فساد به سر برده است، هرگز مشمول شفاعت نخواهد شد. پی نوشت:
اگر به افرادى بدون هیچ گونه شایستگى بى جهت کمک شود و بر دیگران مقدم شوند، این کار نوعى تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است.
گاهى تصور مىشود که شفاعت نوعى«پارتى بازى» و وسیله تراشى براى به هم زدن قوانین است و نتیجه آن، به دست آوردن موقعیت ها، بدون شایستگى لازم است.
حضرت آیت الله جعفر سبحانی در کتاب خود با عنوان"دوست نماها" در توضیحی درباره شفاعت میگوید: شفاعت در لغت، به معناى «ضمیمه کردن چیزى به چیز دیگر و جفت نمودن آن» است و در اصطلاح مذهبى، یعنى کمک اولیاى خدا (پیامبران، امامان و مردم صالح و درست کار) به افرادى که در طول زندگى، مرتکب لغزش هایى شده اند. البته کمک به نجات افراد گنهکار، دو صورت دارد: یک شکل آن، به اصطلاح پارتى بازى و ظلم و ستم و تبعیض نارواست و شکل دیگر آن، یک نوع درس تربیت، روزنه امید و وسیله تکامل.
توضیح این که، همان طور که قرآن مجید بیان مى کند: شفاعت اولیاى خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچ کس نمى تواند شفاعت نماید. ناگفته پیداست که اذن خدا بى جهت و بدون حکمت نخواهد بود و اذن خدا شامل حال کسانى مى شود که براى عفو و اغماض شایستگى دارند و اگر در طول زندگى، لغزش و گناهى داشتند، به مرحله پرده درى و طغیان نرسیده و اگر رابطه خود را در بعضى از جهات ضعیف کرده اند، به کلى آن را از بین نبرده اند. این چنین افراد که پیوندهاى گوناگون خود را با حق و حقیقت نگسسته اند، مشمول و شایسته شفاعت مى شوند.
1- سوره نساء، آیه 48
برنا